ⓅⒶⓇⓉ 5

هیونا:یه استایل خیلی مشکی و دارک زده بودم و منتظر بودم هیونجین بیاد(استایل هیونا و هیونجینو میزارم)
هیونجین:دنبال هیونا بودم که دیدمش خیلی دلم براش تنگ شده بود و سریع دوییدم دنبالش و به طرفش هجوم اوردم
و بغلش کردم
هیونا:یه نفر داشت بهم حمله ور میشد و منم واقعا ترسیدم که دیدم رسیدو منو بغلم کرد
هیونجین:هیونا دلم برات عین یه دنیا تنگ شده بود ولی
هیونا:نذاشتم حرفشو تموم کنه که یهو بوسیدمش
هیونجین:داشتم حرف میزدم که دیدم محکم بوسیدتم و منم چاره ای نداشتم جز اینکه همراهیش کنم
هیونا:نفسم داشت تموم میشد که لبامو از رو لباش برداشتم
صفت همو بغل کردیم
هیونجین:*زانو میزنه*میشه با من ازدواج کنی؟
هیونا :*با ذوق*ارههههه
یهو دیدم جی کی اونجا نشسته از شانسم تنهای تنها بود
جی کی:با عصبانیت زیاد و فشردن دندونام رو هم رفتم دست هیونارو صفت گرفتم و رفتم نشوندمش تو ماشین گاز و گرفتم و از با عصبانیت بهش گفتم اون عو*ضی کی بود
هیونا:نه جونگ کوک.....داری اشتباه برخورد میکنی
جی کی:پس الان داشتی چیکار میکردی ها؟(با داد)
هیونا:اون...اون فقط اکسم بود ببخشید
جی کی:الان بهت نشون میدم اکستو میبوسی اره یه کاری میکنم دیگه از درد زجر بکشی
هیونا:نه نه ببین تو الان مستی من خدم دیدم داشتی آب جو میخوردی
جی کی:خفه شو فقط خفه شوووووو
دیدگاه ها (۰)

ⓅⒶⓇⓉ 6

ⓅⒶⓇⓉ 7

#پرونده_عشق

#پرونده_عشق

پارت ۳ موضوع : نفرین عشق سیاه جی چا: بعد تموم شدن صدای جیغم ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 35ویو ات*میز به همون صورتی که چینده ب...

وقتی عموت بود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط